به گزارش پایگاه خبری افق یزد، خبر مثل بمب در شهر پیچید «قتل جوان ۲۴ ساله از سوی یک خانم در خیابان صفائیه». اطلاعات بیشتر نشان داد که یک خانم ۳۴ ساله که مشروبات الکلی مصرف کرده بود پس از درگیری با جوان ۲۴ ساله بر سر شیوه رانندگی اقدام به قمه کشی و قتل این جوان کرده است.
اولین سوالی که در ذهن مردمان قنات و قنوت و قناعت متبادر شد، این بود که چه بلایی سر دارالعباده آمده که یک خانم به صورت مست در خیابان های یزد دور بزند، سلاح سرد به همراه داشته باشد و پس از درگیری اقدام به فرو کردن قمه در گردن جوانی دیگر کند؟
پس از این قتل بود که واژه «دور دور» بر زبان افتاد و نیروی انتظامی بر این برآمده تا از جولان خودروها در خیابان صفائیه و ایجاد مزاحمت برای شهروندان جلوگیری شود.
تحلیل ها و کنش های فراوانی در این زمینه مطرح شده است و بر این اساس به گفت وگو با منوچهر علینژاد استاد جامعه شناسی دانشگاه یزد پرداختیم تا به بررسی ابعاد این جنایت و بروز پدیده های مشابه در یزد بپردازیم.
قتل در خیابان صفائیه یک شوک به جامعه آرام یزد وارد کرد، شما به عنوان یک صاحب نظر که با سیر دگرگونی فرهنگ اجتماعی استان آشنا هستید، این رویداد را در یک پیوستار اجتماعی چگونه تحلیل می کنید؟
این حادثه را نباید یک مساله فردی قلمداد کرد، بلکه مساله ای اجتماعی به شمار می آید که همه اعم از نیروی انتظامی، قوه قضاییه، دانشگاهیان، صدا و سیما، نهادهای مختلف و در کل برای هر یزدی با اصالت که قتل و چنین حوادثی را به ندرت دیده است، آثار و تبعاتی دارد.
بنابراین چنین حادثه ای نیازمند تبیین جامعه شناختی در لایه هایی است که از آن غافل شده ایم و مقصر خود ما هستیم چون به وقتش اقدام نمی کنیم و وقتی حادثه رخ می دهد به فکر چاره می افتیم.
ما باید پیش از این نسبت به تغییرات غیرقابل انکار در جامعه یزد تحقیق می کردیم. هر چقدر بگوییم یزدی با اصالت و دینداری در بستر تاریخ معنا دارد اما امروزه تغییراتی داریم و باید این تغییرات را درست روایت و تبیین کنیم تا بتوانیم به وقتش اقدام پیشگیرانه داشته باشیم.
به لحاظ تبیینی برخی علت ها نظیر مثل نداشتن شغل، درآمد، نبود مکانهای تفریحی، تفاوت شکاف های طبقاتی و گسست نسلی وجود دارد، اما به نظر می آید ما از لایه های تبیین به لایه های زیرین ورود کرده ایم و نوع نگاه نسل جدید به مسائل اجتماعی با نگاه نسل ما عوض شده است.
به نظر می رسد جامعه یزد از سنتی و جمع گرا به سوی فردگرایی حرکت کرده است، بروز چنین حوادثی را تا چه اندازه ای معطوف به گذر جامعه از سنت به مدرنیته و شکاف نسلی متعاقب آن می دانید؟
در فرایند گذار از سنت به مدرنیته یک شکاف ایجاد شده و یکسری ناهنجاری ها به وجود می آید که از ساختارها و ارزش ها در جامعه جمع گرا دور شده و وارد ساختارهای جدیدی شده ایم که هنوز نهادینه نشده است.
در ساختارهای گذشته آسیب های مثل طلاق، خودکشی و… ضد ارزش و قبیح بود و در سکوت می ماند اما در گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرنیته و فرد گرایی که طی آن ساختارها کمرنگ شده اند به تدریج رفتارهایی که در گذشته نابهنجار بود امروزه به صورت تدریجی پذیرفته شده و به عنوان مساله اجتماعی قابل هضم تر است، درحالی که آسیب آن باقی مانده و ساختارهای اجتماعی ، حقوقی و قضایی جامعه را درگیر خودش می کند.
هرچند این حادثه، داستان تلخی است و یک آسیب اجتماعی قلمداد می شود، اما این آسیب در یک سیستم پویا بستر جدیدی برای طرح مسئله اجتماعی جدید طرح می کند. به نوعی که شاید امروز این قتل در یزد بسیار دردناک باشد اما ۱۰ سال بعد تبدیل به یک امر عادی شود.
جریان های اجتماعی نوظهور چه تاثیری می توانند بر نحوه بروز ناهنجاری های اجتماعی داشته باشند؟
در مکتب بیرمنگام وقتی خیابان را تبیین می کند خیابان یک بار فیزیکی داشته ، اما امروزه خیابان عرصه حضور اجتماعی است عرصه جنبش های نوظهور و حضور افرادی برای نمایش اعتراضاتشان است.
هرچند نگاه نیروی انتظامی و مردم به این دوردورهای شبانه یک نگاه آسیبی است که باعث اذیت و آزار و تعرض همسایه ها و ساکنین محله می شود، اما نگاه آن جوان به این اقدام کاملا متفاوت است.
سبک زندگی یزدی ها در جنبشهای نوظهور تغییر کرده و مرجع آن هم خود افراد برای انجام هر کاری هستند و خود فرد تشخیص می دهد. مرجعیت در سبک زندگی قدیم بر اساس الگو و با تبعیت همراه بود امروزه جوانان مرجعیت را نمی پذیرند و فضای مجازی برایشان مرجع شده است.
تشخیص مرجعیت باعث شده فرزندان حرف والدین را نپذیرند و خود تشخیص می دهند چه چیز درست است و چه چیزی غلط.
جنبشهای نوظهور باعث تغییر مرجعیت در سبک زندگی و تغییر ذائقه شده است، ذائقه ای که با محوریت مصرف گرایی است و انسان، فردگرا و منفعت طلب شده است.
البته به نظر میرسد که تغییر در یزد به کندی پیش میرود.
بله، روند این تغییرات در استان یزد نسبت به سایر استان ها کندتر است که دلیل آن هم عمدتاً مذهبی بودن، دوراندیشی ومحافظه کاری یزدی ها است که باعث شده تا رفتار شتابزده از آنان سر نزند.
یک فرد یزدی در مواجهه با یک درد اجتماعی، هوشمندی تاریخی دارد و خیلی محتاط عمل می کند.
دولت و نهادهای نظارتی چه نقشی می توانند در کنترل آسیب های اجتماعی ایفا کنند؟
دولت همانند والدینی است که نسبت به فرزند خود دلسوز هستند و تمام توان و هزینه و وقت خود را می گذارند، اما بازدهی کمی دارد و از آن سوی با فضای مجازی روبرو هستیم که مدیریت افکار فرزندان را با هزینه اندک و با تولید یک کلیپ شکل می دهد.
ما باید در مواجهه با چنین مسائلی از نگاه افراط و تفریط یا سلب و ایجاب خودداری کرده و با تحلیل و بررسی، روش های مناسبی برای حل آنها پیدا کنیم.
هراس از مواجهه با این مسائل به هیچ وجه درست نیست و نگاه تند و معتدل را در کنار هم قرار دهیم تا جامعه ببینید که این مسائل امکان بحث دارند و بر این اساس به گفت وگو با نسل جوان بپردازیم.
چرا برخی جوانان مجذوب فرهنگ غرب می شوند، در حالی که فرهنگ دینی ما بسیار غنی است؟
ارزش های ما ناب هستند که یکی از نمونه های آن شهدایی هستند که جان خود را در راه اسلام و وطن تقدیم کردند، اما نوع مواجهه ما با دین در بستر تاریخ درست نبوده است.
هنگامی که مرتکب خطا می شویم باید آن را بپذیریم، اما نپذیرفتن خطا سبب می شود تا جامعه به تدریج دچار بی اعتمادی می شود که پیامدهای آن هم دوری برخی جوانان است.
ما باید به گونه ای عمل کنیم که ارزش های والای دین به خوبی به جوانان منتقل شود و از اقداماتی که سبب نگاه نامناسب به ارزش ها می شود، به شدت پرهیز کنیم.
برای مواجهه با آسیب های اجتماعی چه تدابیر و راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟
اولا باید مردم در اولویت باشند و اگر چنین مساله ای بر رویکرد ما حاکم باشد، مطمئنا همگرایی بیشتر بین مردم و دولت را شاهد خواهیم بود.
ثانیا باید از روش های پربازده و کم هزینه نظیر حضور نوجوانان و جوانان ناهنجاردر صدا و سیما و گفت وگو با این جوانان ، استفاده از روشهای غیر مستقیم و کنترل نامحسوس و بازتولید شاخصهای ناخودآگاه استفاده کنیم.
ثالثا باید زاویه دید ما عوض شده و معناها را به شیوه های مختلفی تعریف کنیم. به عنوان مثال صفائیه به یک محله کافی شاپی با بیشترین المان های مصرفی تبدیل شده و تراکم فضاهای مصرفی در این محله نسبت به دیگر جاهای یزد بیشتر است و این مساله را باید ریشه یابی کرد.
وقتی معنا تغییر می یابد، رفتارها هم عوض می شود و ما باید وارد لایه های تغییرات در معنا شویم، سپس رسانه به رصد و علل یابی این لایه ها بپردازد.
- نویسنده : مهدیه رضایی مهر
Wednesday, 5 February , 2025